بایگانی تیر ۱۳۹۸ :: دانش سبز

دانش سبز

یادگیری خرد و دانش ناب

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

آشنایی با الگوریتم نرم افزار آموزش زبان SuperMemo

می خواهم شما را با یک نرم افزار جالب آشنا کنم. نرم افزاری که برای آموزش زبان های خارجه کاربرد دارد. نام این نرم افزار SuperMemo می باشد که از تحقیقات علمی برای آموزش زبان بهره می گیرد و اولین نرم افزاری بوده که برای آموزش از نمودار فراموشی بهره برده است. برای اینکه با الگوریتم آن آشنا شوید لازم است که قبل آن بفهمید که چرا و چگونه باید مطالب مرور شوند.

طبق تحقیقات انجام شده اگر انسان یک مطلب یا مفهوم را به خوبی فرا بگیرد بعد از یک روز تا یک هفته تقریباً ۴۵% آن را فراموش می کند و بعد از یک ماه ۸۰% آن فراموش می شود. به این ترتیب فقط ۲۰% مطلب وارد حافظه درازمدت می شود.

این مطلب به خوبی در نمودار فراموشی قابل درک می باشد.

نمودار فراموشی

همانطور که مشاهده می کنید شما هنگامی که برای اولین بار مطلبی را مطالعه می کنید، آن مطلب به مرور زمان در ذهن شما کم رنگ تر شده و رو به فراموشی می رود، حال زمانی که شما آن مطلب را بعد از مدتی دوباره تکرار می کنید شیب منحنی فراموشی کمتر شده و باعث می شود شما در مدت زمان بیشتری آن مطلب را فراموش کنید. تکرار این عمل باعث می شود مطلبی که مطالعه نموده اید برای مدت زمان زیادی در ذهن شما باقی بماند و یا به اصطلاح به حافظه بلند مدت شما منتقل شود.

بهترین زمان برای مرور مجدد یک مطلبی که قبلا آن را مطالعه نموده اید هنگامی است که میزان فراموشی شما به ۹۰% برسد، در این زمان تکرار شما بهترین بازده را خواهد داشت.

 

الگوریتم supermemo در سال ۱۹۸۷ توسط Piotr Wozniak لهستانی نوشته شده است.

می توان گفت مهمترین هدف نوشتن این الگوریتم، تمایز دادن بین لغات بر اساس میزان سختی آنها می باشد.

 

برای بهتر درک کردن نحوه کار این الگوریتم بهتر است آن را با الگوریتم های دیگر مقایسه کنیم، لذا در ابتدا به معرفی معروف ترین روش تکرار لغات یعنی ” روش تکرار لایتنر ” می پردازیم.

 

جعبه لایتنر شامل روش های مختلفی جهت تکرار و یادگیری مطالب می باشد در متداول ترین روش آن شما ابتدا یک لغت را برای اولین بار یاد میگیرید سپس آن را به خانه بعد منتقل می کنید و پس از یک بازه زمانی مشخص آن لغت را دوباره مرور می نمایید در صورتی که آن را یاد داشتید به خانه بعدی و در غیر این صورت به خانه اول بر می گردد.

بازه های زمانی جعبه لایتنر به صورت ۱ روز > 2 روز > 4 روز > 8 روز > 16 روز می باشد، یعنی شما پس از اینکه برای اولین بار لغتی را یاد گرفتید ۲ روز بعد آن را مجدد مرور می نمایید و در مرحله بعد در صورت یاد داشتن آن، ۴ روز دیگر آن را مرور می کنید و در نهایت در مرحله آخر آن لغت از جعبه خارج شده و به عنوان یاد گرفته شده ثبت می شود.

عملکرد کلی جعبه لایتنر به این صورت که شرح داده شد می باشد، که هم اکنون با یک سری تغییرات و بهینه سازی ها در بسیاری از نرم افزار های آموزش لغات به کار می رود.

این روش به علت سادگی استفاده از آن بیشتر به صورت فلش کارت های کاغذی و استفاده از جعبه های مقوایی مورد استفاده قرار می گیرید.

 

حال در الگوریتم supermemo زمان مرور مجدد لغات بر اساس نمره و یا امتیازی که به میزان یاد گیری خود می دهید محاسبه می شود.

از آنجایی که هر لغت برای شما درجه سختی متفاوتی دارد بنابراین مکان آن در نمودار فراموشی نیز متفاوت می باشد، در روش جعبه لایتنر همه لغات در ابتدا از درجه یادگیری یکسانی برخوردارند ( به عنوان یاد نداشته فرض گرفته می شوند ) لذا لغاتی که از قبل یاد دارید با لغاتی که جدیدا یاد گرفته اید تفاوتی نداشته و هر دو را به صورت برابر تکرار خواهید نمود.

در روش supermemo شما مکان لغت در نمودار فراموشی را توسط امتیاز دادن به آن در اولین مطالعه تعیین می کنید، سپس بر اساس محاسبات الگوریتم supermemo، زمان بعدی مرور لغات محاسبه می شود و این زمان بیانگر زمانی است که میزان فراموشی شما به ۹۰% می رسد.

wozniak

نحوه محاسبات الگوریتم supermemo 

این الگوریتم حاوی یک ضریب به نام Easiness Factor می باشد که بر اساس نمره دهی شما مقدار آن افزایش/کاهش می یابد.

هر بار که شما لغتی را مرور می کنید این ضریب در مدت زمان برنامه ریزی شده برای مرور بعدی ضرب شده و بدین صورت زمان بعدی مرور لغت محاسبه می شود.

در ابتدا این ضریب به صورت پیش فرض ۲٫۵ در نظر گرفته شده است، و نیز هنگامی که برای اولین بار لغتی را مطالعه می کنید زمان های پیش فرض ۱ روز، ۳ روز، ۴ روز و ۵ روز برای نمرات ۲ تا ۵ به عنوان زمان تکرار بعدی در نظر گرفته شده است.

برای مثال اگر لغتی را برای اولین بار مطالعه می کنید و آن لغت برای شما آسان است باید نمره ۴ را به آن اختصاص دهید، این لغت ۴ روز دیگر جهت مرور دوباره به شما نمایش داده خواهد شد، حال پس از گذشت ۴ روز هنگامی که لغت را دوباره مشاهده می کنید هر امتیازی که به میزان یاد آوری خود بدهید نمره آن باعث افزایش و یا کاهش ضریب EF می شود ( نمرات ۲ و ۳ باعث کاهش و نمرات ۴ و ۵ باعث افزایش EF می شوند ).

حال برای محاسبه زمان تکرار بعدی این ضریب در مدت زمانی که از آخرین تکرار شما گذشته است ( در اینجا یعنی ۴ روز ) ضرب شده و زمان مرور بعدی محاسبه خواهد شد.

 

نکته : زمانی که شما به این روش لغات را یاد میگیرید اگر بیشتر از ۵ بار لغتی را تکرار نمایید فاصله زمانی تکرار بعدی آن ممکن است بیشتر از چند ماه شود ( شیب منحنی فراموشی آن بسیار کم می شود )، و این بیانگر منتقل شدن آن لغت به حافظه بلند مدت شما می باشد.

حال برای اینکه این لغات از چرخه تکرار نرم افزار خارج شوند ما گزینه ای به نام ” تنظیم زمان یادگیری “ را در صفحه تنظیمات فراهم نموده ایم که شما می توانید به دلخواه خود آن را تغییر دهید.

 

شما اگر ویژگی ” نمایش روز تکرار “ را در صفحه تنظیمات فعال نمایید هنگامی که یک لغت را مطالعه می کنید زمان بعدی تکرار آن بر روی هر دکمه ارزیابی نمایش داده خواهد شد، به این منظور که اگر آن دکمه را انتخاب کنید همان زمانی که بر روی آن درج شده است برای آن لغت ثبت شده و لغت مورد نظر پس از آن مقدار روز مشخص به شما برای تکرار مجدد نمایش داده خواهد شد.

گزینه ” تنظیم زمان یادگیری “ به این صورت عمل می کند که اگر زمان تکرار بعدی درج شده بر روی دکمه ارزیابی از میزان روزی که شما در گزینه ” تنظیم زمان یادگیری ” انتخاب نموده اید بیشتر باشد، در صورتی که آن دکمه ارزیابی را انتخاب نمایید لغت مورد به عنوان یاد گرفته شده ثبت شده و دیگر جهت تکرار به شما نمایش داده نخواهد شد.

 

اگر می خواهید اطلاعات کامل تری درباره این نرم افزار و سازنده خلاقش داشته باشید به لینک زیر مراجعه کنید:

Wozniak

۲۹ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تمرین تعمقی (4)

حتی خبرگان یک رشته اگر تکرار های تعمقی را پشت گوش بیندازید، شاهد سیر نزولی در مهارت خود خواهند بود. اریکسون نتیجه ی باور نکردنی تحقیقی در این مورد را در اختیار من گذاشت. معمول چنین است که شما نصیحت های یک کارکشته ی رشته ی پزشکی که مویش را در این راه سفید کرده را بیشتر قبول دارید تا دکتری که تازه از دانشگاه برآمده شده است؛ اما مشخص شده که در برخی رشته های پزشکی، مهارت یک پزشک ربطی به دوران طولانی تر او ندارد. برای نمونه ، در مورد ماموگرافیست ها ، گذر سالها باعث می شود که تشخیص آنها کمتر و کمتر درست از آب درآید. چرا بدین گونه است؟


براساس یافته های اریکسون ، دلیل این امر اینست که برای بیشتر ماموگرافیست ها، کار پزشکی یک تکرار تعمقی نیست. دلیل اینست که ماموگرافیست ها ماه ها پس از تشخیص شان، پی به درست یا نادرست بودن آنها می برند. تازه اگر چنین اتفاقی بیفتد، بازهم به آنها کمکی نمی کند، چون جزئیات مربوط به آنها را فراموش کرده اند. به مین دلیلی نمی توانند از تشخیص های درست یا نادرستشان برای پیشرفت خودشان بهره ای ببرند.


یکی از رشته های پزشکی که این مورد در آن مصداق ندارد، رشته جراحی است. جراحان درست برعکس ماموگرافیست ها با گذشت زمان کارشان بهتر و بهتر می شود. براساس یافته های اریکسون، دلیل بروز چنین تفاوتی بین جراحان و ماموگرافیست ها اینست که نتیجه ی کار جراح بی درنگ پس از عمل مشخص می شود؛ بیمار یا بهتر می شود یا بدتر. به این ترتیب، جراح پیوسته دربرابر بازخورد کار خویش است. با بررسی این نتیجه ها او می تواند بفهمد که کدام بخش از کارشد به خوبی انجام شده و کدام بخش کار به خوبی انجام شده و کدام بخش کار اشکال داشته است و به این ترتیب، همیشه برای بهبود کارش تلاش کند.


این نتیجه ها درنهایت باعث تهیه ی یک راهکار برای تئوری خبرگان شد: اریکسون توصیه می کند ماموگرافیست ها مرتب موارد پیشین ماموگرافی را با نتیجه هایی که تاکنون مشخص شده، مورد مقایسه و ارزشیابی قرار دهند. به این ترتیب، آنها می توانند بازخوردی بی درنگ از کار خود داشته داشته باشند.


با چنین بازخوردهایی، متخصصان راه های جدیدی پیدا می کنند تا کارخود را هرچه بهتر ارائه کنند و به این ترتیب، باعث می شوند که حتی وضعیت ثابت قابل قبول برای دیگر افراد به سطحی بالاتر از پیش بهبود یابد.


از زمانی که انسان تا گردن در آب فرو رفت، از ترس خفگی یاد گرفت که شنا کند و از آن زمان تاکنون او شنا می کند. برخی شنا را تنها یک نوع فعالیت بدنی می دیدند و برخی تمام توان خود را سر این می گذاشتند تا ببینند چه اندازه سریع می توانند شنا کنند و هنوز هم هرساله رکورد های تازه ای در این زمینه بدست می آید. در این رشته هم آدم ها دارند روز به روز سریع تر می شوند. اریکسون می نویسد:«از اوایل قرن حاضر تاکنون، شناگران المپیک بیشتر کسانی بوده اند که حتی صلاحیت ورود به تیم های شنای دبیرستان های صاحب نام در این زمینه را بدست نیاورده اند و همین طور مدال طلای مسابقه های اصلی ماراتون المپیک، نصیب تازه کارهایی شده که تنها افتخارشان حضور در ماراتون بوستون بوده است».



این مورد نه تنها در ورزش، که در همه ی زمینه ها و رشته ها صدق می کند. فیلسوف قرن سیزدهم، «راجر بیکن» ادعا می کرد که «هیچ کس نمی تواند با روش هایی که تاکنون شناخته شده، در علوم ریاضی مهارت کسب کند مگر آنکه 40-30 سال از عمرش را صرف یادگیری آن کند». امروزه تمام آن ریاضی ای که تا زمان بیکن شناخته شده بود را در سال های مقدماتی دبیرستان آموزش می دهند. هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم ورزشکارانی که در این دوره زندگی می کنند، از ورزشکارانی که در گذشته زندگی می کرده اند، استعداد ذاتی بیشتری دارند.

هیچ دلیلی وجود ندارد که باور داشته باشیم بهتر شدن کیفیت کفش ها یا مایوهای شنا، در حالی که واقعا تا اندازه ای تاثیر دارند،دلیل اصلی این همه پیشرفت های شگفت انگیز در زمینه ی ورزش بوده اند. چیزی که از آن زمان دگرگون شده است، اندازه و کیفیت آموزش هایی است که ورزشکار باید سختی های آن را به جان بخرد تا به سطح جهانی برسد.

این جریان نه تنها در مورد مسابقه هایی چون دو و شنا، که در مورد پرتاب نیزه، پاتیناژ و همه ی رشته های ورزشی دیگر نیز مصداق دارد. برای نمونه، حتی یک رشته ورزشی نمی توان یافت که در آن رکوردها به طور مداوم سقوط کرده باشد. اگر وضعیت ثابت قابل قبول، قاعده ی حاکم بر میدان های ورزشی بود، ما هیچگاه نمی توانستیم به این رکوردها دست یابیم.


چگونه است که ما سعی میکنیم که حتی از خودمان هم پیشی بگیریم؟ بخشی از پاسخ اریکسون به این پرسش این است که همه ی محدودیت هایی که ما برای خود قائل می شویم ، همان اندازه که سرچشمه ی روانی دارند، دارای سرچشمه ی درونی هم هستند. هنگامی که رکوردی به نظر شکستنی می آید، چندان زمانی طول نمی کشد تا کسی پیدا شود و آن را بشکند. برای مدتی طولانی، همه فکر می کردند کسی پیدا نمیشود که بتواند یک مایل را در زمان 4 دقیقه بدود. همه آن را مانند سرعت نور ، محدودیتی غیرقابل عبور می دانستند. روزی که دانشجوی 20 ساله ی رشته ی پزشکی در کشور انگلستان با نام «راجر بنیستر» در سال 1954 سرانجام توانست این رکورد را به 4 دقیقه برساند، خبر موفقیت او در صفحه ی نخست همه ی روزنامه های دنیا چاپ شد و تفسیرگران از آن به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ ورزش یاد کردند. اما این محدودیت بیشتر شبیه به یک سیل گیر بود چون با شکسته شدن آن، تنها در 6 هفته بعد، یک استرالیایی همین مسافت را در 1 ثانیه و 30 صدم ثانیه کمتر از رکورد بنیستر دوید و در مدت زمان چند سال ، دویدن یک مایل در مدت 4 دقیقه تبدیل به امری عادی شد. امروزه دیگر انتظار اینست که همه ی حرفه ای های مسابقه های دو در مسافت متوسط، بتوانند یک مایل را در عرض 4 دقیقه بدوند و رکورد جهانی در این رشته به 3 دقیقه و 43 ثانیه و 13 صدم ثانیه رسیده است.


راجر بنیستر


منبع:

فن حافظه نوشته ی جاشوا فوئر

۲۰ تیر ۹۸ ، ۱۶:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تمرین تعمقی (3)

اگر می خواهید کاری را به خوبی انجام دهید، اینکه برای انجام بهتر آن چگونه تمرین می کنید، اهمیت بسیار بیشتری دارد تا اینکه چه اندازه از وققتان را صرف تمرین می کنید. 

در حقیقت، تحقیق هایی که روی افراد خبره در هر کار انجام شده، از شطرنج باز گرفته تا ویولونیست یا بسکتبالیست، نشان داده است که شمار سال هایی که افراد به انجام فعالیتی مشغول هستند، تنها به میزان اندکی بر کارایی آنها تاثیر دارد. برای پیشرفت، تنها انجام تمرین های مرتب کافی نیست؛ ما باید شکست هایمان را مورد بررسی قرار دهیم و از آنها درس بگیریم.

اریکسون به این نتیجه رسید که بهترین روش برای اینکه در مرحله ی خودکار درجا نزنیم و خود را از وضعیت ثابت قابل قبول بیرون بکشیم، این است که روی شکست هایمان کار کنیم. یک روش این است که خود را به جای کسی بگذارید که خبره ی کاری است که شما قصد پیشرفت در آن را دارید و سعی کنید بفهمید او چگونه مشکل هایش را حل می کند.

انگار بنجامین فرانکلین یکی از نخستین کسانی بوده که این تکنیک را مورد استفاده قرار داده است. او در زندگی نامه ی خود شرح می دهد که عادت داشته مقاله های شخصیت های اندیشمند را بخواند و پس از خواندن، نظر های نویسنده را بر اساس منطق خودش در ذهن بازسازی کند. پس از آن دوباره متن مقاله را با آنچه دست پرورده ذهن خودش بود مقایسه می کرد تا ببیند چه اندازه زنجیره افکارش با صاحب نظران تفاوت دارد. بهترین شطرنج بازان هم از روشی مشابه استفاده می کنند. آنها اغلب چند ساعت در روز را صرف انجام تکرار همان حرکاتی می کنند که بزرگان شطرنج، زمانی آنها را در اجرای بازی خود انجام داده اند و در حال تکرار همان بازی ها، سعی می کنند که به دلیل هر حرکت آنها پی ببرند.

Delibrate Practice

در واقع بهترین وسیله ی پیشگویی درباره ی مهارت یک شخص در شطرنج، میزان بازی هایی نیست که او در برابرحریفان انجام می دهد، بلکه میزان ساعت هایی است که او به تنهایی می نشیند و روی بازی های قدیمی کار و آنها را برای خود تحلیل می کند.

رمز پیشرفت در هر کاری، اینست که هنگام انجام آن، درجه هایی از کنترل هوشمندانه را روی اعمال خود داشته باشیم. این برای آنست که به دام مرحله ی خودکار نیفتیم. در مورد فراگیری تایپ ، می توان به راحتی از مرحله ثابت قابل قبول عبور کرد. روانشناسان فهمیده اند که برای عبور از این مرحله، باید خودتان را مجبور کنید با سرعتی بیشتر از آنچه به آن عادت دارید تایپ کنید؛ حتی اگر در انجام آن دچار اشتباه شوید. در یک آزمایش تایپیست ها در حالتی مورد تحقیق قرار گرفتند که کلمه های 10 تا 15 درصد سریع تر از زمان مهارتی آنها در تایپ، برایشان به نمایش در می آمد. در ابتدا، آنها نمی توانستند هم زمان با مشاهده ی واژه ها آنها را تایپ کنند و اغلب عقب می افتادند، اما پس از چند روز آنها به مشکل هایی که باعث کندی تایپ می شد پی بردند، بر آنها چیره شدند و توانستند به تایپ با سرعتی بیشتر برسند. آنها با بیرون آمدن از دام مرحله ی خودکار و با پشتوانه ی کنترل هوشمندانه، توانستند مرحله ثابت قابل قبول را پشت سر بگذارند.


ادامه دارد ...
۱۸ تیر ۹۸ ، ۰۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تمرین تعمقی (2)

همه ی ما در یادگیری یک مهارت، روزی به نقطه ی وضعیت ثابت قابل قبول می رسیم. هنگامی که در آغاز جوانی هستیم، یاد می گیریم چطور رانندگی کنیم و زمانی که آن اندازه در رانندگی ماهر شویم که دیگر جریمه نشویم و تصادف های جانکاه نکنیم، موقعی است که واقعا در پیشرفت کرده ایم. 

پیشتر روانشناسان باور داشتند که وضعیت ثابت قابل قبول، مشخص کننده ی بالاترین درجه ی توانایی های درونی ماست. در سال 1869 ، «سر فرانسیس گالتون» کتابی نوشت با عنوان «نابغه ی مادرزاد». در این کتاب، او توضیح داده که هر کسی می تواند توانایی های فیزیکی و مغزی خود را تا اندازه ای بهبود بخشد. اما در پس این اندازه، دیواری است که هیچ گونه آموزش و یا هیچ فعالیت دیگری نمی تواند به او کمک کند تا از آن عبور کند. بر اساس این نظریه، بهترین عملکردی که ما می توانیم داشته باشیم، همان چیزی است که ارائه می کنیم و نه فراتر از آن.

فرانسیس گالتون

اما اندرس اریکسون و روانشناسان زیرنظر او که عملکرد متخصصان را بررسی می کنند، به این نتیجه رسیده اند که با تلاشی درست و هماهنگ، فرد می تواند از این اندازه فراتر رود. آنها اعتقاد دارند که دیوار گالتون بیش از آنکه به محدودیت های درونی ما ربط داشته باشد، به معیار مورد قبول ما در مورد عملکردمان ارتباط دارد.

چیزی که باعث تمایز متخصصان از ما می شود، این است که آنها تمایل دارند در مسیر های تکراری با تمرکز بسیار گام بردارند، چیزی که اریکسون بر آن نام «تکرار تعمقی» یا «تمرین تعمقی» (Delibrate Practice) گذاشته است.

انجام تحقیق روی بهترینِِِ بهترین های بسیاری از رشته ها، او را به این نتیجه رسانده است که این افراد در راه بهبود خویش، همگی از یک قاعده ی کلی استفاده می کنند. آنها هوشیارانه سعی می کنند که خود را از انجام کارها به صورت خودکار دور نگاه دارند و به همین دلیل، خط مشی هایی را برای خود تعیین می کنند. آنها برای رسیدن به این هدف، سه کار انجام می دهند: سعی می کنند برای خود تکنیکی ابداع و روی آن تمرکز کنند، هدف گرایی دارند و سعی می کنند که همواره و بی درنگ پس از هر عملکرد، بازخوردی ازآن داشته باشند. به معنای دیگر، سعی می کنند که همواره در همان مرحله نخست یعنی مرحله شناختی ، باقی می مانند.

اندرس اریکسون

برای نمونه، موسیقی دانان تازه کار بیشتر زمان تمرین خود را به نواختن موسیقی اختصاص می دهند، در حالی کار حرفه ای های این رشته بیشتر به صورت انجام تمرین های تکراری و ملال آور است یا اینکه بیشتر بر قسمت های سخت و خاص یک اجرا تمرکز می کنند. همین طور بهترین اسکیت بازان کسانی هستند که تمرینشان صرف پرش هایی می شود که پیشتر کمتر در انجام آنها موفق بوده اند، در حالی که اسکیت بازان معمولی روی پرش هایی کار میکنند که در انجام آنها مهارت دارند. 


ادامه دارد ...
۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۸:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تمرین تعمقی (1)

بحث را با مسئله ای به نام «وضعیت ثابت قابل قبول» (Ok Plateau) شروع میکنم. برای روشن شدن موضوع یک مثال می زنم.
هنگامی که آغاز به یادگیری تایپ (نوشتن با دستگاه) می کنید، در ابتدا بسیار سریع تایپ یک دستی و به هم ریخته ی شما، به تایپی دودستی و بادقت تبدیل می شود. سپس به مرحله ای می رسید که انگشتان بدون هیچ گونه تلاشی خودشان روی کلید ها حرکت می کنند؛ آن قدر روان که به نظر می آید کار تایپ بدون هیچ گونه تمرکزی صورت می گیرد و انگشتان شما بدون هیچ گونه تفکری، کار تایپ واژه ها را انجام می دهند. اما درست در همین جا ، پیشرفت بیشتر افراد در تایپ متوقف می شود. اینجاست که به نظر می آید که به وضعیتی ثابت رسیده اید. اگر درباره ی آن فکر کنید، به نظرتان پدیده ای عجیب می آید، زیرا همیشه شنیده ایم تمرین باعث پیشرفت در کار می شود. به همین دلیل است که خیلی ها به امید پیشرفت در کار تایپ، چندین ساعت در روز پشت دستگاه می نشینند و تمرین می کنند. اما چه عاملی باعث می شود که پس از آن دیگر روز به روز در کارشان بهتر و بهتر نشوند؟


در دهه 1960، روانشناسانی به نام های «پل فیتس» و «مایکل پوسنر» سعی کردند به این پرسش پاسخ دهند. به نظر آنها، هر فرد در فرآیند کسب یک مهارت، سه مرحله را پشت سر می گذارد. در مرحله نخست که به آن «مرحله ی شناختی» می گویند، شما درباره ی کار فکر می کنید و برای انجام ماهرانه ی آن روش هایی را پیدا می کنید. در مرحله دوم که به آن «مرحله ی ارتباطی» می گویند، شما کمتر توجه تان به کار است و در عین حال کمتر هم دچار اشتباه های فاحش می شوید؛ می توان گفت که در کل به سوی بازدهی بیشتر پیش می روید. سرانجام به مرحله ای می رسید که فیتس بر آن نام «مرحله ی خودکار» گذاشته است. در این مرحله، شما می فهمید که برای انجام این کار به اندازه کافی مهارت پیدا کرده اید و اینکه از اساس آن را به صورت خودکار انجام می دهید. در همین مرحله است که برای انجام کار، دیگر شما به شش دانگ حواستان نیاز ندارید که در بیشتر زمان ها چیز خوبی است! چون در این حالت، ذهن شما حداقل در یک مورد از نگرانی خلاص می شود. 

هر اندازه شما کمتر مجبور شوید که به کارهای روزمره و تکراری خود توجه کنید، بیشتر می توانید توجه خود را معطوف مواردی کنید که واقا مهم است؛ مواردی که پیشتر به آنها برخورد نکرده اید. بنابراین ، وقتی که تایپ کردن را به خوبی فراگرفتیم ، آنرا به قفسه پسین سرمان، جایی که مخصوص ذخیره سازی اضافه هاست می فرستیم و دیگر چندان توجهی به آن نمی کنیم. شما می توانید این جابجایی در اسکن مغز کسانی که در حال یادگیری مهارتی جدید هستند، ببینید. 

هنگامی که انجام آن کار در آنها به صورت خودکار در می آید، فعالیت بخش هایی از مغز که مربوط به استدلال های هوشیارانه است، کمتر می شود و دیگر قسمت های مغز کار را به عهده می گیرند. می توانید این مرحله را «وضعیت ثابت قابل قبول» بنامید.

این جایی است که شما از مهارتی که یاد گرفته اید راضی هستید، دیگر به پیشرفت پایان می دهید و همه چیز را به حالت خودکار در می آورید.


ادامه دارد ...

۱۴ تیر ۹۸ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰