شرلوک هلمز :: دانش سبز

دانش سبز

یادگیری خرد و دانش ناب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرلوک هلمز» ثبت شده است

مجموعه معماهای شطرنجی شرلوک هلمز

در کتاب زیر که به فارسی ترجمه شده است ما معماهایی از شطرنج را می بینیم که نه تنها به شطرنج مربوط است بلکه منطق و استدلالات شما را به چالش می کشد و به شما کمک می کند که قدری بهتر بیندیشید و استنتاج کنید. این کتاب تازه به فارسی ترجمه شده و توسط هیچ ناشری هنوز چاپ نشده.

این معما ها روح کارآگاهی و شرلوک هلمزی را در خود دارد و اشتیاق خیلی زیادی نسبت به معماهای معلولی شطرنج به شما می دهد. قابل توجه است که این معماها را ماشین های شطرنج قوی مانند هودینی نتوانسته اند حل کنند و تنها ماشینی که می تواند آن را حل کند ماشین فکری انسان است!


 امیدوارم که سطح تفکرتان بالا بیاید. برای دانلود روی عکس کلیک کنید.




۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدن نه نگاه کردن

"تو می بینی، ولی توجه نمیکنی. تمایز بین این دو کاملا آشکاره"

                                                                                                                  "رسوایی در بوهم"


توانایی های مشاهداتی شرلوک هلمز بی همتا بودند. ما واقعا در نگاهمان دقتی نداریم و خیلی از نکات مهم در یک پدیده از دیدمان پنهان باقی می مانند. چرا؟ 


اساس کار شرلوک هلمز مشاهده نکات جزئی است.  خود شرلوک می گوید: دنیا پر از چیزهای واضحی است که کسی شانس دیدنش را ندارد.  همین جمله خود کافی است برای این موضوع که می بینیم اما واقعا نمی بینیم.


برخی از ما ذاتا دقیق تر از سایرین هستیم، ولی این توانایی را می توان با سخت کوشی و ثبات قدم بدست آورد. دین ( یعنی ملاحظه کردن با چشم ها) کار آسانی است؛ ولی مشاهده ( یعنی جذب کردن اطلاعاتی که با چشم هایتان دریافت کرده اید در مغزتان ) دشوارتر است. 


آیا می توانید بگویید عزیزترین شخص زندگی تان آخرین بار چه لباسی به تن داشت؟ یا آخرین ماشینی که از کنارتان گذشت چه رنگی بود؟ شماره پلاک همسایه بغلی تان چند است؟ یا شماره تلفن پسردایی پدرتان چیست ؟ یا.... یا..... یا ......


اگر این مهارتی نیست که به راحتی به سراغتان آمده است، آگاهانه تلاش کنید در زندگی روزانه تان "مشاهده گر" باشید. هر چه بیشتر برای کسب این مهارت تمرین کنید، برایتان طبیعی تر خواهد شد.


۲۵ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شرلوک هلمز واقعی


او انگلستان دوران ویکتوریا را با مهارت عجیب خود در حل کردن پرونده‌های دشوار شگفت‌زده کرد. کار او مبتنی بر منطق و آگاهی از اصول پزشکی قانونی بود و البته مهارتی هم در تغییر چهره داشت و البته اطلاعات بسیاری درباره جرم و جنایت داشت.

اینها توصیف‌های کارآگاه خیالی شرلوک هلمز نیست، بلکه ویژگی‌های جروم کامینادا، کاراگاه واقعی است که تحقیقات جدید نشان می‌دهد یکی از منابع الهام سر آرتور کانن دویل در خلق شخصیت ماندگار شرلوک هلمز بوده است.
قرار است ماه آینده میلادی زندگینامه کامینادا منتشر شود و شنیده می‌شود زندگی این آدم شباهت‌های بسیاری با شخصیت شرلوک هلمز داشته است. مخصوصا که روش هر دو نفر بسیار متفاوت بوده و خودشان هم آدم‌های عجیبی بوده‌اند. از طرفی پرونده‌های کامینادا شباهت‌های بسیار زیادی با خطوط داستانی کانن دویل دارد.
آنجلا باکلی، نویسنده این کتاب در تحقیقات خود متوجه شده که یکی از پروند‌ه‌های کامیاندا ماجرای درگیری او با مجرمی بسیار باهوش بوده که شباهت بسیاری با ایرن آدلر، یکی از شخصیت‌های داستان‌های کانن دویل دارد. از طرفی کامینادا نیز مدتی طولانی و در چندین پرونده خود با مجرمی سروکار داشته که یادآور موریارتی، دشمن ازلی و ابدی شرلوک هلمز است.
این نویسنده درباره کامینادا و شرلوک هلمز گفت: «کامینادا در زمانی به چهره‌ای ملی بدل شد که شرلوک هلمز در حال خلق شدن بود. شباهت‌های بسیاری بین این دو شخصیت وجود دارد و مشخص است که کانن دویل برای خلق شخصیت خیالی خود از کاینادای واقعی الهام گرفته است.»
جروم کامینادا فرزند پدری ایتالیایی و مادری ایرلندی بود که در منچستر زندگی می‌کرد. با این حال پرونده‌های جنایی مختلف او را مجبور می‌کرد به نقاط مختلف کشور سفر کند و موفقیت‌هایش موجب شد که در تمام کشور محبوب باشد و روزنامه‌های مختلف شرح پرونده‌های او را منتشر می‌کردند.
این کارآگاه بیشتر دوران کاری خود را در اداره پلیس شهر منچستر سپری کرد، اما پس از مدتی مثل شرلوک هلمز به عنوان «کاراگاه مشاور» انجام وظیفه می‌کرد.
کامینادا در میانه دهه 1880 به شهرت رسید، درست مدتی کم پیش از منتشر شدن داستان «اتود در قرمز لاکی» که برای اولین بار هلمز را به خوانندگان معرفی کرد. از همان زمان شباهت بین این دو شخصیت واقعی و خیالی مایه بحث و جدل بود.
شرلوک هلمز با بسیاری از خلافکاران زیرزمینی در ارتباط بود و از آنها اطلاعات می‌گرفت، کامینادا هم مشهور بود که خبرچین‌های بسیاری داشت که در دنیای زیرزمینی فعال بودند. کامینادا با استفاده از اطلاعاتی که این افراد در اختیارش می‌گذاشتند گنجینه‌ای از اطلاعات مفید درباره دنیای مجرمان داشت. او اغلب سر قرارهایش با این افراد با لباس مبدل و چهره گریم‌شده ظاهر می‌شد و این درست همان کاری است که شرلوک هلمز انجام می‌دهد و این نکته را حتی در نسخه امروزی داستان‌های کانن دویل یعنی سریال «شرلوک» با بازی بندیکت کامبربچ می‌شود دید.
شرلوک هلمز علاقه عجیبی داشت که شب‌ها در خیابان‌های پرخطر راه برود و در هر قضیه مجرمانه‌ای دخالت کند. کامینادا نیز چنین رفتاری داشته است.
کامینادا که به «وحشت خلافکاران» و بعدها به «گاریبالدی کارآگاهان» شهرت پیدا کرد، به این معروف بود که با دقت در طرز راه رفتن اشخاص می‌توانست تشخیص دهد کدام آن‌ها مجرم است. او برای رسیدن به این مهارت مدت‌ها وقت صرف تماشای راه رفتن زندانیان کرده بود.
این کارآکاه در دوران فعالیت خود هزار و 225 نفر را راهی زندان کرد و یکی از پرونده‌های معروف او «راز کالسکه چهارچرخ» بود که حتی عنوانش هم یادآور داستانی از کان دویل است.
به گفته باکلی که مورخ موردتائید انجمن تبارشناسان است همچنین ادعا کرده که در زندگی کامینادا نیز شخصیتی وجود داشته شبیه موریارتی. نام این فرد باب هاریج بوده، خلافکار باهوشی که مدت 20 سال از چنگ کامینادا فرار کرد و در نهایت کامینادا موفق شد به جرم «دزدیدن یک ساعت» او را برای هفت سال به زندان بیندازد.
چنین حکمی برای خلافی به این کوچکی بسیار سخت‌گیرانه بود و هاریج قسم خود پس از آزاد شدن انتقام بگیرد. او پس از آزادی به دنبال کامینادا افتاد و در نهایت پس از کشتن دو پلیس با کامینادا رودررو شد، اما کامینادا توانست اسلحه خود را زودتر از غلاف بیرون بکشد و هاریج را به جرم ارتکاب به قتل به حبس ابد محکوم کند.
البته این اولین بار نیست که ادعا می‌شود شخصیتی واقعی منبع الهام کانن دویل بوده است. خود دویل گفته بود که دکتر جوزف بل، جراحی معروف در ادینبورگ یکی از منابع الهام او بوده. برخی مورخین نیز مدعی هستند سر هنری لیتل‌جان، پلیسی که البته جراح هم بود منبع الهام کانن دویل بوده است.
با این حال باکلی معتقد است در کتابش که «شرلوک هلمز واقعی» نام گرفته، مدارک و اسناد محکمی ارئه داده و نشان می‌دهد جروم کامینادا منبع الهام شخصیت شرلوک هلمز بوده است.
۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

جواب معمای شرلوک هلمز و شطرنج

همانطور که ملاحظه میکنید سفید تنها یک رخ و سیاه دو رخ و یک فیل خود را از دست داده است. رخ جناح وزیرو فیل جناح شاه سیاه امکان بیرون آمدن نداشته اند بنابر این در جا شکار شده اند.هر دو طرف یک پیاده دوبل دارند که نشان از زدن رخ حریف دارد.ابتدا کدام رخ گرفته شده است؟ به سادگی می توان دریافت که ابتدا رخ سفید در خانه g5 گرفته شده و راه برای بیرون آمدن رخ سیاه باز شده است . اما کدام رخ؟ رخ a1 امکان بیرون آمدن نداشته پس رخ جناح شاه سفید در g5 گرفته شده است. سپس رخ سیاه به b4 آمده ودر آنجا توسط پیاده سفید شکار شده است ودر آخر رخ a1 به h1 کوچ کرده است.در واقع رخ h1 همان رخ a1 است! در نتیجه سفید حق قلعه رفتن را از دست داده است.



۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۹ ب.ظ
نون مغزتو بخور!

نون مغزتو بخور!

ساکن ساختمان بی 221 خیابان بیکر، موجودی عجیب و غریب با قدرت شهودی بسیار بالا. نابغه ای که با نگاهی می توانست زیر و بم شخصیت طرف مقابل را روی داریه بریزد، مردی آرام و کم حرف که قدرت کلامش را فقط در لحظاتی خاص برای شنونده رو می کرد...

ادامه مطلب...
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۸ ب.ظ
چگونه ذهن تحلیلگری داشته باشیم؟

چگونه ذهن تحلیلگری داشته باشیم؟

همه ما با شرلوک هلمز آشنا هستیم. کارآگاهی که بسیار هوشیار بود و تصمیم های هوشمندانه می گرفت. شرلوک هلمز را می توان سمبلی از ذهن تحلیلگر دانست. داستان های شرلوک هلمز به ما آموزش می دهد که چگونه باید از اطلاعات معمولی که داریم استفاده کنیم. او به ما آموزش می دهد که نسبت به محیطمان هوشیار باشیم.

ادامه مطلب...
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خواندن نشانه ها

همانطور که میدانید شرلوک هلمز مهارت زیادی در فهم نشانه ها داشت، نشانه هایی که خیلی از ماها به آن توجه نمیکنیم و اگر هم توجه کنیم چیزی نمی فهمیم!!! مثلا به متن زیر توجه کنید:

 

«هلمز سیگارش را در آتش انداخت و گفت:«من این علایم رو قبلا هم دیده ام . جلو و عقب رفتن در پیاده رو نشون میده پای یه مسئله ی عشقی درمیونه»»

                                                                        “مسئله هویت”



   زبان بدن در تعاملات  روزانه ی ما با دنیای بیرون اهمیت بسیار زیادی دارد . محققان معتقدند که سه مولفه اصلی در ارتباطات رودررو  وجود دارند: کلمات، لحن صدا و ارتباطات غیرکلامی . آن ها معتقدند که از بین این سه مولفه ارتباط کلامی کمترین اهمیت را دارد ( 7  درصد) و پس از آن لحن صدا ( 38 درصد ) و در نهایت زبان بدن ( 55 درصد!) حائز اهمیتند.

   کسب مهار در درک ارتباطات غیرکلامی و در نتیجه آگاه شدن از زبان بدن خودتان باعث می شود در تمام مراحل زندگی، چه در ارتباط با  دیگران از نظر کاری و چه از نظر عاطفی موفق تر باشید.



   شاید زبان بدن علم محضی که هلمز از آن لذت می برد نباشد، ولی شکی وجود ندارد که او مهارت زیادی در این زمینه داشت. هر چه باشد او  کسی است که عظمتش در توانایی خارق العاده اش برای خواندن نشانه ها نهفته بود. این توانایی بیش از هر زمانی در تجزیه و تحلیل سریع او  درباره ی مشتریانش نمود پیدا می کرد، طوری که مدت ها قبل از اینکه آنها یک کلمه بر زبان بیاورند، به نتیجه گیری های خاص خود می  رسید.

   تفسیر زبان بدن چیزی نیست که یک شبه یاد بگیرید. بلکه مهارتی است که باید در طول زندگی تان بدست آورید و اجازه دهید تجربیات  روزافزونتان از جهان اطراف، توانایی هایتان را صیقل دهند.اما حتی اگر یک عمر بگذرد، نباید انتظار داشته باشید که حدسیاتتان همیشه  درست باشد.وقتی می خواهید به نظر خاصی درباره ی مردم برسید، باید از این ابزار به همراه برخی مولفه های دیگر استفاده کنید.

۰۹ آذر ۹۵ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰