دانش استنتاج :: دانش سبز

دانش سبز

یادگیری خرد و دانش ناب

۱۵ مطلب با موضوع «دانش استنتاج» ثبت شده است

جواب معمای سری 1

جواب معمای کلاههای رنگی

 

تنها کسی که رنگ تمبر پیشانی آن قابل تعیین است C است. اگر تمبر C قرمز می بود در آن صورت B از راه استدلال می دانست که رنگ تمبر خودش قرمز نیست، یعنی با خودش می گفت که اگر تمبر من قرمز میبود، در آن صورت A با دیدن دو تمبر قرمز می فهمید که تمبر خودش قرمز نیست؛ اما A نمی داند که تمبرش قرمز نیست بنابراین تمبر من نمی تواند قرمز باشد.این ثابت می کند که اگر تمبر C قرمز میبود در آن صورت B میفهمید که تمبر خودش قرمز نیست. اما B نمیدانست که تمبرش قرمز نیست بنابراین تمبر C نمی تواند قرمز باشد.

با همین استدلال و تعویض رنگ قرمز با رنگ زرد ثابت میشود که تمبر C  زرد هم نمیتواند باشد. بنابراین رنگ تمبر C بایستی سبز باشد.

 

جواب معمای استاد فراموشکار

 

استاد فراموشکار پس از بیان روایت خود میگوید که: 

هنگامی که شرطبندی را پذیرفتم کاملا فراموش کرده بودم که دو تا از دانشجویانم که همیشه پهلوی هم می نشستند دوقلو بودند!

۲۴ دی ۹۸ ، ۰۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سری معمایی 1

سعی کنید معما حل کنید برای اینکه ذهنتون باز بشه چراکه بهترین راه برای بهبود بخشیدن به ذهن و خلاقیت و منطق همین معماهاست و تو این معما هاست که میتونیم عملا منطق و طرز فکر خودمون رو بهبود بدیم.

معما به این قراره:

 

1. کلاههای رنگی

آقایان A و B و C هرسه در منطق مهارت کامل دارند. هریک میتواند کلیه نتیجه هایی را که از مقدماتی معین بدست می آید را بیدرنگ استخراج کند. همچنین هریک میداند که دو نفر دیگر نیز مانند خودش در منطق مهارت کامل دارند. به هریک از این آقایان 2 تمبر قرمز، 2 تمبر زرد و 3 تمبر سبز نشان میدهیم . پس از آن، چشمهای هر سه را می بندیم و به پیشانی هر کدام یک تمبر میچسبانیم. 4 تمبر باقیمانده را پنهان میکنیم. سپس چشمهای این سه نفر را باز میکنیم. از آقای A میپرسیم که آیا میتواند بگوید که تمبری که به پیشانی او چسبیده شده است چه رنگی را به طور قطع نخواهد داشت. او پاسخ منفی میدهد.

آیا بااستفاده از این اطلاعات می توان رنگ تمبری را که به پیشانی A و B و C چسبیده شده است استنتاج کرد؟

 

2.استاد فراموشکار

 این داستان واقعیت دارد و از  استاد دانشگاه پرینستون نقل شده:

گفته می شود که در یک گروه 23 نفری احتمال اینکه دستکم دو نفر در گروه باشند که روز تولدشان یکی باشد بیش از 50 درصد است.

روزی در دانشگاه پرینستون احتمالات مقدماتی تدریس میکردم. به دانشجویان توضیح می دادم که اگر به جای 23 نفر 30 نفر را در نظر بگیرند،احتمال یکسان بودن حداقل دو روز تولد فوقالعاده افزایش خواهد یافت، اما چون در این کلاس فقط  19 نفر وجود دارند، احتمال یکسان بودن دو روز تولد خیلی کمتر از 50 درصد است.

در این هنگام یکی از دانشجویانم دستش را بلند کرد و گفت : «من شرط می بندم که در این کلاس دستکم دونفر روز تولدشان یکسان است.» گفتم: «من نمیتوانم این شرطبندی را بپذیرم زیرا یقین دارم که برد با من است.» دانشجو پاسخ داد: «مهم نیست،درهرحال من شزط میبندم.» گفتم :«بسیار خوب» و فکر کردم که درس خوبی به این دانشجوی سمج خواهم داد. از ردیف اول شروع به پرسش روز تولد دانشجویان کردم. تقریبا به ردیفهای نیمه رسیده بودم که همگی از فراموشکاری من زدیم زیرخنده. البته دانشجویی که با  آن همه اطمینان شرطبندی کرد و برنده شد روز تولد کسی، جز روز تولد خودش، را نمیدانست. آیا میتوانید حدس بزنید که چرا او آنقدر مطمئن بود؟

۱۲ دی ۹۸ ، ۰۱:۴۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

مجموعه معماهای شطرنجی شرلوک هلمز

در کتاب زیر که به فارسی ترجمه شده است ما معماهایی از شطرنج را می بینیم که نه تنها به شطرنج مربوط است بلکه منطق و استدلالات شما را به چالش می کشد و به شما کمک می کند که قدری بهتر بیندیشید و استنتاج کنید. این کتاب تازه به فارسی ترجمه شده و توسط هیچ ناشری هنوز چاپ نشده.

این معما ها روح کارآگاهی و شرلوک هلمزی را در خود دارد و اشتیاق خیلی زیادی نسبت به معماهای معلولی شطرنج به شما می دهد. قابل توجه است که این معماها را ماشین های شطرنج قوی مانند هودینی نتوانسته اند حل کنند و تنها ماشینی که می تواند آن را حل کند ماشین فکری انسان است!


 امیدوارم که سطح تفکرتان بالا بیاید. برای دانلود روی عکس کلیک کنید.




۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدن نه نگاه کردن

"تو می بینی، ولی توجه نمیکنی. تمایز بین این دو کاملا آشکاره"

                                                                                                                  "رسوایی در بوهم"


توانایی های مشاهداتی شرلوک هلمز بی همتا بودند. ما واقعا در نگاهمان دقتی نداریم و خیلی از نکات مهم در یک پدیده از دیدمان پنهان باقی می مانند. چرا؟ 


اساس کار شرلوک هلمز مشاهده نکات جزئی است.  خود شرلوک می گوید: دنیا پر از چیزهای واضحی است که کسی شانس دیدنش را ندارد.  همین جمله خود کافی است برای این موضوع که می بینیم اما واقعا نمی بینیم.


برخی از ما ذاتا دقیق تر از سایرین هستیم، ولی این توانایی را می توان با سخت کوشی و ثبات قدم بدست آورد. دین ( یعنی ملاحظه کردن با چشم ها) کار آسانی است؛ ولی مشاهده ( یعنی جذب کردن اطلاعاتی که با چشم هایتان دریافت کرده اید در مغزتان ) دشوارتر است. 


آیا می توانید بگویید عزیزترین شخص زندگی تان آخرین بار چه لباسی به تن داشت؟ یا آخرین ماشینی که از کنارتان گذشت چه رنگی بود؟ شماره پلاک همسایه بغلی تان چند است؟ یا شماره تلفن پسردایی پدرتان چیست ؟ یا.... یا..... یا ......


اگر این مهارتی نیست که به راحتی به سراغتان آمده است، آگاهانه تلاش کنید در زندگی روزانه تان "مشاهده گر" باشید. هر چه بیشتر برای کسب این مهارت تمرین کنید، برایتان طبیعی تر خواهد شد.


۲۵ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شرلوک هلمز واقعی


او انگلستان دوران ویکتوریا را با مهارت عجیب خود در حل کردن پرونده‌های دشوار شگفت‌زده کرد. کار او مبتنی بر منطق و آگاهی از اصول پزشکی قانونی بود و البته مهارتی هم در تغییر چهره داشت و البته اطلاعات بسیاری درباره جرم و جنایت داشت.

اینها توصیف‌های کارآگاه خیالی شرلوک هلمز نیست، بلکه ویژگی‌های جروم کامینادا، کاراگاه واقعی است که تحقیقات جدید نشان می‌دهد یکی از منابع الهام سر آرتور کانن دویل در خلق شخصیت ماندگار شرلوک هلمز بوده است.
قرار است ماه آینده میلادی زندگینامه کامینادا منتشر شود و شنیده می‌شود زندگی این آدم شباهت‌های بسیاری با شخصیت شرلوک هلمز داشته است. مخصوصا که روش هر دو نفر بسیار متفاوت بوده و خودشان هم آدم‌های عجیبی بوده‌اند. از طرفی پرونده‌های کامینادا شباهت‌های بسیار زیادی با خطوط داستانی کانن دویل دارد.
آنجلا باکلی، نویسنده این کتاب در تحقیقات خود متوجه شده که یکی از پروند‌ه‌های کامیاندا ماجرای درگیری او با مجرمی بسیار باهوش بوده که شباهت بسیاری با ایرن آدلر، یکی از شخصیت‌های داستان‌های کانن دویل دارد. از طرفی کامینادا نیز مدتی طولانی و در چندین پرونده خود با مجرمی سروکار داشته که یادآور موریارتی، دشمن ازلی و ابدی شرلوک هلمز است.
این نویسنده درباره کامینادا و شرلوک هلمز گفت: «کامینادا در زمانی به چهره‌ای ملی بدل شد که شرلوک هلمز در حال خلق شدن بود. شباهت‌های بسیاری بین این دو شخصیت وجود دارد و مشخص است که کانن دویل برای خلق شخصیت خیالی خود از کاینادای واقعی الهام گرفته است.»
جروم کامینادا فرزند پدری ایتالیایی و مادری ایرلندی بود که در منچستر زندگی می‌کرد. با این حال پرونده‌های جنایی مختلف او را مجبور می‌کرد به نقاط مختلف کشور سفر کند و موفقیت‌هایش موجب شد که در تمام کشور محبوب باشد و روزنامه‌های مختلف شرح پرونده‌های او را منتشر می‌کردند.
این کارآگاه بیشتر دوران کاری خود را در اداره پلیس شهر منچستر سپری کرد، اما پس از مدتی مثل شرلوک هلمز به عنوان «کاراگاه مشاور» انجام وظیفه می‌کرد.
کامینادا در میانه دهه 1880 به شهرت رسید، درست مدتی کم پیش از منتشر شدن داستان «اتود در قرمز لاکی» که برای اولین بار هلمز را به خوانندگان معرفی کرد. از همان زمان شباهت بین این دو شخصیت واقعی و خیالی مایه بحث و جدل بود.
شرلوک هلمز با بسیاری از خلافکاران زیرزمینی در ارتباط بود و از آنها اطلاعات می‌گرفت، کامینادا هم مشهور بود که خبرچین‌های بسیاری داشت که در دنیای زیرزمینی فعال بودند. کامینادا با استفاده از اطلاعاتی که این افراد در اختیارش می‌گذاشتند گنجینه‌ای از اطلاعات مفید درباره دنیای مجرمان داشت. او اغلب سر قرارهایش با این افراد با لباس مبدل و چهره گریم‌شده ظاهر می‌شد و این درست همان کاری است که شرلوک هلمز انجام می‌دهد و این نکته را حتی در نسخه امروزی داستان‌های کانن دویل یعنی سریال «شرلوک» با بازی بندیکت کامبربچ می‌شود دید.
شرلوک هلمز علاقه عجیبی داشت که شب‌ها در خیابان‌های پرخطر راه برود و در هر قضیه مجرمانه‌ای دخالت کند. کامینادا نیز چنین رفتاری داشته است.
کامینادا که به «وحشت خلافکاران» و بعدها به «گاریبالدی کارآگاهان» شهرت پیدا کرد، به این معروف بود که با دقت در طرز راه رفتن اشخاص می‌توانست تشخیص دهد کدام آن‌ها مجرم است. او برای رسیدن به این مهارت مدت‌ها وقت صرف تماشای راه رفتن زندانیان کرده بود.
این کارآکاه در دوران فعالیت خود هزار و 225 نفر را راهی زندان کرد و یکی از پرونده‌های معروف او «راز کالسکه چهارچرخ» بود که حتی عنوانش هم یادآور داستانی از کان دویل است.
به گفته باکلی که مورخ موردتائید انجمن تبارشناسان است همچنین ادعا کرده که در زندگی کامینادا نیز شخصیتی وجود داشته شبیه موریارتی. نام این فرد باب هاریج بوده، خلافکار باهوشی که مدت 20 سال از چنگ کامینادا فرار کرد و در نهایت کامینادا موفق شد به جرم «دزدیدن یک ساعت» او را برای هفت سال به زندان بیندازد.
چنین حکمی برای خلافی به این کوچکی بسیار سخت‌گیرانه بود و هاریج قسم خود پس از آزاد شدن انتقام بگیرد. او پس از آزادی به دنبال کامینادا افتاد و در نهایت پس از کشتن دو پلیس با کامینادا رودررو شد، اما کامینادا توانست اسلحه خود را زودتر از غلاف بیرون بکشد و هاریج را به جرم ارتکاب به قتل به حبس ابد محکوم کند.
البته این اولین بار نیست که ادعا می‌شود شخصیتی واقعی منبع الهام کانن دویل بوده است. خود دویل گفته بود که دکتر جوزف بل، جراحی معروف در ادینبورگ یکی از منابع الهام او بوده. برخی مورخین نیز مدعی هستند سر هنری لیتل‌جان، پلیسی که البته جراح هم بود منبع الهام کانن دویل بوده است.
با این حال باکلی معتقد است در کتابش که «شرلوک هلمز واقعی» نام گرفته، مدارک و اسناد محکمی ارئه داده و نشان می‌دهد جروم کامینادا منبع الهام شخصیت شرلوک هلمز بوده است.
۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تلقین

فیلم تلقین یا اینسپشن یکی از بزرگترین فیلم های تاثیر گذار تاریخ فیلم سازی می باشد که سوالات زیادی را برای شما مطرح میسازد مانند : 

آیا در رویاییم یا در حقیقت ؟ 

آیا خوابیم یا بیدار ؟ 


و سپس جوابش را در اعماق فیلم به شما می دهد . می شود گفت که فیلم معما می باشد و وظیفه شما اینست که جوابش را بیابید. جواب را یافتن شاید روح و جسمتان را اذیت کند؛ پس قبل از همه چیز قوی باشید چرا که ستون های فکریتان اگر اهل تفکر باشید به لرزه در می آید. ما برای سهل تر کردن کار برای شما فایلی را قرار داده ایم که بتوانید از روی آن به جواب نزدیک شوید. برای دانلود فایل روی عکس کلیک کنید...


۲۳ دی ۹۵ ، ۱۵:۳۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جواب معمای رمزگشایی 2

جواب معما را می شود در داستان سوسک طلایی ادگار آلن پو بدست آورد اما اون داستان نیز کامل جواب رو نداده است و تقریبا رمزگشایی نصف حروف باقی می ماند. یک خوبی که داستان پو دارد این است که به شما آموزش رمزگشایی می دهد و من از این جهت شما را ترغیب به خواندن داستان می کنم که می شود کتابش را از پست ها قبلی همین سایت دانلود کرد. اما همانطور که گفتم شما نمیتوانید تنها با استفاده از داستان راحت جواب را بیابید و نیاز به قدری فکر و رمزگشایی دارد.جواب رمز متن زیر می شود:





جواب به این صورت است :




حتما پیشنهاد می شود داستان سوسک طلایی ادگار آلن پو را بخوانید!

۲۳ آذر ۹۵ ، ۱۴:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معمای رمزگشایی 2



رمز زیر را بشکنید:



پیشنهاد میشود برای حل این معما ، به داستان فوق العاده سوسک طلایی ادگار آلن پو که در پست های قبلی موجود است ، مراجعه کنید


۱۸ آذر ۹۵ ، ۱۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جواب معمای شرلوک هلمز و شطرنج

همانطور که ملاحظه میکنید سفید تنها یک رخ و سیاه دو رخ و یک فیل خود را از دست داده است. رخ جناح وزیرو فیل جناح شاه سیاه امکان بیرون آمدن نداشته اند بنابر این در جا شکار شده اند.هر دو طرف یک پیاده دوبل دارند که نشان از زدن رخ حریف دارد.ابتدا کدام رخ گرفته شده است؟ به سادگی می توان دریافت که ابتدا رخ سفید در خانه g5 گرفته شده و راه برای بیرون آمدن رخ سیاه باز شده است . اما کدام رخ؟ رخ a1 امکان بیرون آمدن نداشته پس رخ جناح شاه سفید در g5 گرفته شده است. سپس رخ سیاه به b4 آمده ودر آنجا توسط پیاده سفید شکار شده است ودر آخر رخ a1 به h1 کوچ کرده است.در واقع رخ h1 همان رخ a1 است! در نتیجه سفید حق قلعه رفتن را از دست داده است.



۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معمای رمز گشایی 1



رمز زیر را رمزگشایی کنید:(پیام رمز به زبان انگلیسی است)



لطفا جواب خود را در قسمت نظرات بنویسید

۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۵:۴۳ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰